پیش از پرداختن به تفاوت در مورد تحلیل کسب و کار و مدیریت فرایند، لازم است کمی در مورد تحلیل کسب و کار صحبت کنیم و در ادامه تفاوت این دو مقوله را مرور کنیم.
براساس گزارش موسسه PMI عدم شناسایی الزامات درست به عنوان دومین علت شکست پروژه ها معرفی شده است و سازمان هایی که در موضوع تجزیه و تحلیل کسب و کار فاقد دانش و بلوغ کافی بوده اند، در عملکرد مالی و اجرای استراتژی های سازمان و سایر موارد با شکست یا اثربخشی بسیار پایینی مواجه شده اند. این امر موجب شده است که موضوع تجزیه و تحلیل کسب و کار مورد توجه بسیاری از سازمان ها قرار بگیرد. در واقع انگیزه سازمان ها برای استفاده از دانش تجزیه و تحلیل کسب و کار دو مولفه مشکلات و فرصت ها است.
فرایند تحلیل کسب و کار
در این بخش به زبان ساده فرایند انجام تحلیل کسب و کار را مرور خواهیم کرد. در تحلیل کسب و کار اشکالات وضعیت موجود کسب و کار و یا فرصت هایی که برای بهبود وجود دارند شناسایی می شوند. بر اساس این اشکالات یا فرصت ها، ذینفعان مربوطه شناسایی و نیازمندی هر یک استخراج می شود و بر مبنای آنها راه حل هایی پیشنهاد می شوند. هر یک از راه حل ها به یک پروژه تبدیل شده و تحلیلگر کسب و کار در جریان پروژه حضور داشته تا نسبت به تامین نیازمندی های ذینفعان اطمینان حاصل نماید.
دیدگاه های رایج در تحلیل کسب و کار
در کتاب BABOK پنج دیدگاه در مورد تحلیل کسب و کار ارائه شده است. در واقع دیدگاه ها انواع ابتکاراتی هستند که تحلیلگر کسب و کار بر اساس آنها اقدام به ارائه راه حل می نماید. این 5 دیدگاه تحلیل کسب و کار را در ادامه میتوانید مشاهده کنید:
- چابک
- هوش تجاری
- تکنولوژی اطلاعات
- معماری کسب و کار
- مدیریت فرآیند کسب و کار
همانطور که در بالا مشخص است مدیریت فرایند کسب و کار (BPM) یکی از 5 دیدگاه توصیه شده در استاندارد BABOK به منظور تحلیل کسب و کار و ارائه راه حل است. یعنی یکی از راه ها و اصولی که از طریق آن میتوان اقدام به استقرار تحلیل کسب و کار در سازمان نمود مدیریت فرایند است. نکته مهم این است که در بسیاری از موارد هر یک از دیدگاه های مورد اشاره به تنهایی کافی نبوده و باید در کنار سایر دیدگاه ها مورد استفاده قرار گیرد.
البته طبق ادعای استاندارد، بجز این 5 دیدگاه میتوان از سایر دیدگاه ها نیز به منظور تحلیل کسب و کار استفاده کرد لیکن این 5 مورد از پرکاربردترین دیدگاه های مورد استفاده در تحلیل کسب و کار هستند.
برخی از زیر نقش های موجود در تحلیل کسب و کار:
- Business Requirement Analyst
- Business Process Analyst
- IT Business Analyst
- Business Intelligence Analyst, Business Analyst
- Business Systems Analyst
- Systems Analyst
- Data Analyst
- Enterprise Architect
- Business Architect
تکنیک های مشترک BPM و BA
به منظور انجام تحلیل کسب و کار حدود 50 تکنیک وجود دارد که تعدادی از آنها مربوط به دیدگاه مدیریت فرایند (BPM) است که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از:
- مدلسازی فرایند
- تجزیه و تحلیل فرایند
- نمودار جریان داده یا DFD
البته تکنیک های دیگری نیز وجود دارند که بین تحلیل کسب و کار و مدیریت فرایند بصورت مشترک هستند که برخی از آنها به قرار زیر است:
- مصاحبه
- تحلیل دلایل ریشه ای
- الگوبرداری
- طوفان فکری
- مدلسازی داده
- مشاهده
- تحلیل SWOT
- و…
جمع بندی:
همانطورکه در بالا مشاهده کردید، تحلیگر فرایند یکی از نقش های موجود در تحلیل کسب و کار است. در واقع امکان دارد رفع مشکل کسب و کار فقط بواسطه فرایندهای آن امکانپذیر نباشد و از منظر دیگری باید مشکل سازمان را برطرف کرد. مثلاً از منظر سیستم های اطلاعاتی، داده، معماری سازمانی، هوش تجاری و سایر موارد ولی برای کسانی که تحلیل فرایند یا مدیریت فرایند (BPM) بلد باشند، به دلیل ماهیت بین رشته ای فرایند، رسیدن به تخصص های موجود در تحلیل کسب و کار زمان کمتری مورد نیاز خواهد بود.
چگونه تحلیل کسب و کار را یاد بگیریم؟
متخصصین حوزه مدیریت فرایند در یادگیری تحلیل کسب و کار یک گام جلوتر از بقیه هستند و برای پیمودن سایر گام ها بهترین کار مطالعه استاندارد پیکره دانش تحلیل کسب و کار (BABOK) است که توسط موسسه بینالمللی تحلیل کسب و کار (IIBA) انتشار یافته است. این استاندارد به تشریح حوزههای دانشی و وظایفی میپردازد که یک تحلیلگر کسب و کار باید انجام دهد. همچنین این استاندارد به بیان ۵۰ تکنیک کاربردی و اجرایی برای انجام این وظایف پرداخته تا در نهایت یک چارچوب کاربردی و قابل اجرا در اختیار تحلیلگر کسب و کار قرار دهد.
گفتنی است استاندارد پیکره دانش تحلیل کسب و کار (BABOK) توسط آکادمی تحلیل کسب و کار ترجمه شده است.